کسب‌وکارهای نوپای دانش‌بنیان معمولا توسط تکنولوژیست‌ها بنیان گذاشته و اداره می‌شوند، نه متخصصین مدیریت یا مدیران باتجربه. سهم قابلیت‌های مدیریتی در مجموعه قابلیت‌های استراتژیک در این‌گونه شرکت‌ها به مراتب از شرکت‌های خصوصی کمتر است. افراد در این شرکت‌ها با آورده دانش فنی به جایگاه  تصمیم‌گیری مدیریتی می‌رسند.
یک کسب‌وکار برای موفقیت به مجموعه‌ای متنوع از قابلیت‌ها شامل انواع قابلیت‌های تکنولوژیک و مدیریتی و آشنایی با مسائل قانونی و حقوقی نیاز دارد. توانمندی تکنولوژیک پیش‌نیاز و بستر شکل‌گیری کسب‌وکار نوپا است و به احتمال زیاد از ابتدای شکل‌گیری هسته اصلی کسب‌وکار حول این قابلیت‌ تشکیل می‌شود؛ اما توان مدیریتی بر خلاف توان فنی در ابتدای شکل‌گیری کسب‌وکار نقش پررنگی ندارد، مشتریان اولیه کسب‌وکار در بسیاری موارد در ابتدا مشخص هستند و ارزش محصول را می‌دانند. هسته اولیه نیروی انسانی هم معمولا حول صاحبان دانش اولیه شکل می‌گیرد؛ بنابراین توانمندی مدیریتی در شروع کار و فازهای اول رشد به نسبت توانمندی تکنولوژیک نقش کمرنگ‌تری دارد و به مرور و با تغییراتی که در شرکت، محصولات و مشتریان اتفاق می‌افتد تاثیر استفاده از مباحث علمی مدیریتی جدی‌تر می‌شود. اگر دلایل شکست کسب‌وکارهای نوپای دانش بنیان را بررسی کنیم اکثر دلایل شکستشان در مباحث مرتبط با مدیریت است، نه در تکنولوژی.